نوشته شده توسط : مجید زارعی

 اطلاعات دهلی

شهر دهلی در ناحیه مرکزی نیمه شمالی هند و در  ساحل غربی رود یامونا واقع شده است . دهلی نو یکی از سه شهر بزرگ هند است که پایتخت ملی این کشور به شمار می رود . این شهر دارای پنج هزار سال  قدمت است و آثار دورا ن تمدن موهونچو دارو و یا دره رود سند یافت شده است . بسیاری ریشه نام دهلی را واژه فارسی دهلیز می دانند . و بعضی دیگر بر این باورند که نام دهلی  از نام راجا دهیلو از پادشاهان است . اهالی ساکناین شهر  امروزه دهلیتیس می نامند .

presidents_palace


جمعیت مساحت و آب و هوا 

دهلی یک شهر پرجمعیت  با 1438 کیلومتر مربع وسعت و حدود 17 میلیون نفر جمعیت به عنوان تنها شهر بزرگ دهلی است . فصل بارانیه دهلی  از اول ماه ژوئن  به مدت 4 ماه است فصل سرما از اول ماه تنوامبر به مدت 4 ماه است و فصل گرما از اواسط ماه مارس به مدت 4 ماه می باشد . 


قلعه سرخ ( رد فورت )

قلعه سرخ یکی از تماشایی ترین مکان های هند است که در دهلی قرار دارد قلعه ای اسرار آمیز و بسیار بزرگ که از خاک سرخ و به دستور شه جهان ساخته شده است  شاه جهان کسی است که تاج محل را در آگرا به دستور وی ساختند اما به دلیل انتقالش به دهلی دستور ساخت این قلعه را صادر کرد ساخت این  قلعه 9 سال طول کشید و در سال 1648 تکمیل شد . در قلعه سرخ چندید دیوار وجود دارد . این قلعه در مرکز جلب توجه گردشگران است . لال در زبان هندی به معنی قرمز است . این قلعه در کنار رود یامونا یه شکل هشت ضلعیه نا مرتب می باشد  که به وسیله دیواری از سنگ های قرمز رنگ به طول 5.2 کیلومتر ارتفاع 16 تا 33 متر محصور گشته است .  قسمت های مختلف این قلعه یه شرح ذیل می باشد 

دروازه ی لاهور :این دروازه،مهم ترین و اصلی ترین دروازه این قلعه محسوب می شود.اسمش را از شهر لاهور در کشور پاکستان گرفته است

دروازه دهلی :دروازه ی دهم این قلعه است که از سویی ،به سمت دروازه ی شهر هندوستان است .

چاتاچوک :یک بازار قدیمی و سنتی است و بین دروازه لاهور و قلعه قرار دارد که امروزه مکان جمع شدن دستفروشان برای فروختن سوغاتی به توریستان بازدیدکننده از قلعه شده است .

باغ حیات بخش:  باغ حیات وحش یکی از زیباترین مکان ها در این قلعه است که دارای دو نهر زیبا و فواره هایی است که اکنون این نهر های زیبا به خشکی تبدیل شدند.

دیوان خاص  :که محل ملاقات‌های خصوصی شاه بوده و جلسات حکومتی در آنجا برگزار می‌شده و تماما از سنگ مرمر سفید ساخته شده‌است. بر روی ستون‌های مرمری این بخش، نقوش گیاهی زیبایی با طلا کار شده است

 

نهر بهشت قلعه سرخ :یکی از مهم ترین  محل اقامت شخصی شاه بوده است ، در این قصر نهرهایی که از رود یامونا منشعب می‌شدند جاری بوده‌است.

ظفر  محل :ساختمانی است از سنگ قرمز بین بناهای ساوان و بادان در میان استرخی از آب واقع است.  

موزه‌ها: این بنا شامل دو موزه‌است یکی شامل اشیاء، منسوجات کتاب‌ها و دست‌نوشته‌های تاریخی و هنری است که عمدتا مربوط به دوران گوراکانی هند یا ایران است و دیگری بیشتر به نمایش جنگ‌افزارهای قدیمی آن دوران تا زمان اشغال انگلیس تعلق دارد.

facts_about_agra_fort


آرامگاه همایون :

آرامگاه همایون تمپ مشهور به نصر الدین که دومین پادشاه امپراطوری مغولی یا گورکانیان بود . این آرامگاه در منطقه نظام الدین و در مرکزشهر دهلی قرار دارد . همایون پس از 15 سال که در دربار ایران پناهنده بود به کمک شاه طهماسب اول  به کشورش بازگشت  و به طورناگهانی پس از چند ماه از دنیا رفت . این آرامگاه با شکوه به دستور همسر وی حمیده بانو بیگم که در ایران با معماری ایرانی آشنا شده بود ساخته شد  کار ساخت این بنا در سال 1562 شروع و تا 8 سال طول کشید . این بنا یکی از ایرانی ترین بناهاب هند است دارار کاشی های مختلط و ترکیب پیچیده شاه نشین های قوسی شکل و گنبد های باریک می باشد . این مقبره  عظیم با سنگ سرخ تزیین شده و با آن کاملا" شبیه چهار باغ اصفهان است

 

.Humayun_tomb_r


مسجد جامع دهلی :

این مسجد در گذشته به مسجد جهان نما شهرت داشته است که از بزرگترین مساجد هندوستان می باشد . این بنا به دستور شاه جهان در سال 1656 ساخته شد . این مسجد یکی از مراکز مهم  مسلمانان هند است . محوطه خارجی این مسجد می تواند 25 هزار نماز گزار را در خود جای دهد از جمله اشیائ باستانی این مسجد قرانی است که بر روی پوست آهو نوشته شده است . برای ساخت این مسجد 5000 کارگر به مدت 6 سال کار کرده اند .سقف این مسجد دارای 3 گنبد است که روی آمها با مرمرهای سیاه و سفید تزیین شده است دو مناره این مسجد دارای 40 متر ارتفاع هستند . همچنین این مسجد دارای دو محراب با شکوه و حیاط وسعی است.

04jamamasjid


دروازه هند ( دهلی ) :

دروازه هند یکی از بناهای معروف دهلی و بنای یاد بود ملی هند است . این بنای با شکوه با ارتفاع 42 متر در محوطه ای باز و نزدیک به کاخ ریاست  جمهوری هند توسط معمار انگلیسی سر ادوین در سال 1931 میلادی ساخته شده است  . در واقع یادبودی است برای 90 هزار سرباز هندی که در جنگ جهانی اول کشته شده اند و نام این سربازان بر دیوار های این بنا حک شده است .

New_Delhi_India_Gate_12990


 معبد نیلوفر آبی :

این ساختمان شامل ۲۷ گلبرگ است که از بتُن سفید ساخته شده و با سنگ مرمر سفید پوشیده شده این سنگ‌ها از یونان خریداری و در ایتالیا برش داده شده‌اند. هر یک از نُه طرف ساختمان سه گلبرگ دارد و نُه در بزرگ به تالار مرکزی به‌ظرفیّت ۱۳۰۰ نفر باز می‌شود. ارتفاع بنا از کف تا بالای ساختمان ۲۷/۳۴ متر و قطر ساختمان ۷۰ متر است و در زمینی به‌مساحت ۶۴/۱۰ هکتار در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری هندوستان نشسته‌است.این بنای عظیم جدیدترین مشرق اُلاذکار بهائیان است که در جهان ساخته شده زمین آن در سال ۱۹۵۳ خریداری شده و ساخت آن در سال ۱۹۸۰ شروع و پس از ۶ سال، در ۲۴ دسامبر ۱۹۸۶ به‌اتمام رسیده‌است. در طی بیش از ۲۰ سالی که از عمر این بنا می‌گذرد بیش از ۵۰ میلیون نفر از آن دیدن کرده‌اند و گاه در هنگام تعطیلات مملکتی هند، تعداد بازدیدکنندگان به یکصد هزار نفر در یک روز بالغ شده‌است.هندوستان با جمعیتی بین ۱٬۷ تا ۲٬۲ میلیون نفر بهایی بزرگترین جمعیت پیروان این آیین در جهان به‌شمار می‌آید. در این بنا به ندرت مناسکی ویژه بهائیان انجام می‌شود و همه می‌توانند با هر اعتقادی با سکوت به تفکر و مناجات بپردازند. انجام مراسم مذهبی و سخنرانی در سالن اصلی ممنوع است و اغلب مردم هندوستان از هر مذهب و طایفه‌ای آن‌را محترم می‌شمارند.

India_Delhi_Baha__i_Lotus_Temple

 


 

 

قطب منار

ارتفاع این منار عظیم ۵/۷۲ متر است که ۳۹۹ پله دارد. این بنا از سنگ ساخته شده و جزو اولین بناهای عظیم هند و از نمونه‌های بارز معماری هندو - اسلامی است. تزئینات روی این منار بی نظیر است. این بنا در کنار مسجد قوه الاسلام در سال ۱۱۹۹ میلادی توسط قطب الدین ایبک در جنوب شهر دهلی و بر روی خرابه‌های تعداد زیادی از معابد مربوط به آئین جینیسم ساخته شده. در صحن اصلی مسجد ستون فولادی بزرگی مربوط به قرن پنجم میلادی وجود دارد که عامه، حلقه کردن دست از پشت، دور این ستون را خوش یمن می‌دانند.

qutub_minar_another_view2

 

 

 


 

مزار مهاتما گاندی ( راج گت)

مزار یادبود مهاتما گاندی رهبر نهضت ضد استعمار هند.آرامگاه یادبود "ماهانداس کارامچاند گاندی"(1948-1869) رهبر سیاسی و مذهبی هندی ها در شهر دهلی و در میان فضایی سرسبز قرار دارد است  سکویی چهار گوش  از مرمر سیاه. طبعا هندو ها مطابق رسوم شان جسد گاندی را سوزانده و به آب سپرده اند وحالا این مزار، محل ابراز ارادت و احترام هندیان، شخصیت های سیاسی، مذهبی جهان و البته علاقه مندان این شخصیت بزرگ تاریخ معاصر در سراسر دنیا به او به حساب می آید. هر ساله در روز سی ام ژانویه، روز شهید، به یاد پدر ملی هند گردهمایی در این محل تشکیل می‌گردد.

 

Raj_Ghat1_l


کاخ ریاست جمهوری راشتراپاتی بهاوان  و مغول گاردن

در سمت منتهاالیه غربی میدان مرکزی دهلی نو که دروازه هند در میان آن قرار گرفته، مجموعه بزرگ کاخ ریاست جمهوری قرار دارد. دفتر نخست وزیر و وزارت خارجه (معروف به ساوت بلاک South Block) در حاشیه شرقی و ساختمان مدور مجلس هند نیز در حاشیه شمال شرقی این کاخ واقع شده است. این مجموعه، بخش اصلی از معماری انگلیسی دهلی‌نو است.کاخ ریاست جمهوری دارای تالارهای بزرگ و ۳۴۰ اتاق است. باغ زیبا و معروف مغول گاردن در انتهای غربی محوطه این کاخ قرار دارد که سالی یک ماه، بازدید عموم از آن آزاد است. سالن معروف آشوکا در طبقه دوم این کاخ قرار دارد که محل برگزاری رسمی ترین برنامه‌های رئیس جمهور هندوستان است. سقف این سالن و حاشیه فوقانی دیواره‌های آن به مساحتی بیش از ۷۵۰ متر مربع، تماماً با نقاشیهای ایرانی و اشعار فارسی پوشیده شده‌است.

rashtrapathi_bhavan


قلعه کهنه (پورانا کیلا)

قلعه کهنه هند معروف به پورانا کیلا بر روی خرابه های شهر کهن پاندواها که زمانی درکنار رودخانه یامونا قرار داشته، توسط شیرشاه سوری طی سالهای 1538 و 1545 ساخته شده است.

 

Purana_Qila_Delhi_21


 صفدر جنگ :

 

بنای آرامگاه صفدر جنگ، وزیر دربار گورکانی، آخرین سبک معماری باغ مقبره‌ای دهلی در دوران امپراتوری مغولی هند است که در خلال سال‌های ۱۷۵۳ تا ۱۷۵۴ در زمان محمد شاه گورکانی، پادشاه هند، ساخته شده ‌است.

lll


معبد آکشاردام

معبد آکشاردام نشانگر 10.000 سال از فرهنگ هند می باشد این معبد که آمیخته ای از تکنولوژی و معماری نوین می باشد توسط بیش از ۱۱.000 کارگر و معمار هندی در تاریخ ۶ نوامبر سال ۲۰۰۵ میلادی ساخت آن پایان پذیرفت. این بنا هم اکنون یکی از جاذبه های توریستی کشور هند به شمار می رود

 

aksharadam


پارک دهلی
لودی گاردن پارک پنج حس (Garden of Five Senses)، نهرو پارک، بودا پارک، پارک آهوها(Deer Park)، پارک دهلی، دلهی ریج، پارک اجمل خان و مجموعه دهولاکن از معروفترین پارک‌های این شهر محسوب می‏شود

park_5_ehsas


درگاه حضرت نظام الدین (Hazrat Khawaja Nizamuddin Auliya)

در نزدیکی مقبره همایون، درگاه صوفی بزرگ هند، خواجه نظام الدین اولیا (۱۲۳۸ - ۱۳۲۵ میلادی) در محلی شلوغ و پر تراکم، میزبان جمع کثیری از زایران مسلمان و غیر مسلمان است. 


قلعه تغلق آباد

پایتخت غیاث الدین تغلق در فاصله ۸ کیلومتری از قطب منار قرار دارد که به دلیل استراتژیک احداث گردیده و اکنون تعداد کمی از استحکامات و تالارهای زیر زمینی آن بر جای مانده‌است. براساس برخی حکایات ویران شدن شهر بر اثر نفرین خواجه نظام الدین اولیا بوده است.


فیروز شاه کتلا

در شهر فیروزآباد هند، نزدیک به دهلی گیت در قرن ۱۴ میلادی به وسیله فیروز شاه تغلق ساخته شد. ستون معروف سنگی به ارتفاع ۱۴ متر حامل پیغام صلح آشوکا در این محل قرار دارد. 


اطلاعات آگرا

 

تاریخچه آگرا :

شهر آگرا معروفیت خود را در بین سال های 1526 تا 1658 یعنی زمانی که پایتخت امپراتوران مغول بود به دست آورد و به خاطر ساختمان های بسیاری که از دوره مغول بود بدست آورد و به خاطر ساختمان های بسیاری که از دوره مغول و به سبک مغولی در آن به جا مانده از جمله تاج محل محبوبیت خود را حفظ کرده است . نام آگرابه شکل  آگرهبنا نخستین بار  در کتاب حماسی ماهابهاراتا آمده و معناشناسان آن را پردیس یا بهشت معرفی کرده اندآگرا در زمان  حکومت اکبر جهان گیر و شاه جهان اهمیت زیادی یافت این شهر پایتخت حکومت اکبریه پادشاه بزرگ مغولی هند در آن زمان مرکز هنر فرهنگ  تجارت و یاد گیری بود از این رو  در گذشته آن را اکبر آباد نیز می نامیدند .آگره در سدهٔ ۱۶ میلادی توسط سکندر لودهی (سلطان دهلی از دودمان لودهی متوفی به سال ۱۵۱۷) کشف شد. سپس بابر موسس سلسله امپراتوری مغولی هند برای مدتی در آگره ماند و ساخت باغ‌هایی چهار گوش به سبک باغ‌های ایرانی را در آنجا مرسوم کرد. اکبر در این شهر قلعه آگره را ساخت و جهانگیر آن را با کاخ‌ها و باغ‌های بسیار زیبا مزین کرد. همچنین شاه جهان با ساخت تاج محل شهرتی عالمگیر برای این شهر به ارمغان آورد. هم اکنون این شهر از مراکز گردشگری هند به شمار می‌رود.

taj_mahal_diwali_agra

 


 مساحت،جمعیت و آب و هوا

مساحت آگرا 1/800 کیلومتر مربع و جمعیت آن بیش از 1/700/000 نفر می باشد. وضعیت کلی آب و هوای شهر آگرا می توان گفت بهترین آب و هوا را ار اکتبر تا مارس دارد و در تابستان هوا حدودا" بین 22 تا 45 درجه  و زمستان 4 تا 31 درجه است .


جاذبه های آگرا  :

تاج محل

یکی از عجایب هفت گانه جهان نزدیک به 4 قرن پیش توسط شاه جهان نوه اکبر شاه برای ابراز عشق به همسر از دست رفته خود که یک شهبانوی ایرانی است ساخته شده است . متخصصان تاریخ هنر معتقدند  که بی گمان شاه جهان یکی از مهندسان  و طراحان تاج محل بوده است . تاج محل سالانه تا بیش از 4 میلیون بازدید کننده دارد . برای بازدید از این مکان نمیتوان با کفش وارد شد. بازدیدکنندگان یا پوششی یک بار مصرف به پا کنند یا پای برهنه وارد شوند. تاج محل هر روز از ساعت 6 صبح تا 7 شب باز می باشد .اما جمعه ها از ساعت 12 تا 2 بعد از ظهر در آن نماز جمعه خوانده می شود .

taj_mahal


قلعه آگرا :

 این قلعه در قرن شانزدهم  و به دست اکبر شاه پادشاه مغول در ناحیه آگرای هندوستان بنا شده است این قلعه تاریخی که با مسجد و قصر های زیبا بنا شده است در سال 1983 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد .قلعه آگرا از نظر معماری واجد ارزش می باشد . چرا که برخی از جالب ترین آمیزه های معماری های هند و معماری اسلامی در انجا ساخته شده است . این قلعه به شکل یک هلال است و توسط دیوار هایی از سنگ ماسه سرخ رنگ به ارتفاع 21 متر و به طول4/0 کیلومتر محصور شده است.

 

borje_ghermez_3

 


 

سیکاندرا :

آرامگاه جلال‌الدین محمد اکبر سومین و بزرگترین پادشاه سلسله گورکانیان هند است. این بنا با ماسه سنگ قرمز ساخته شده و با مرمر جواهر نشان تزئین شده است. اکبر به این رنگ از سنگ بسیار علاقه داشت و اغلب بناهای ساخته شده در زمان او با این مصالح ساخته شده است.

3_3


 

 

 

فاتح پور سیکری
فاتح‌پور سیکری به معنی «شهر پیروزی»، شهر متروکه امپراتور اکبر است که در نزدیکی آگره واقع شده است. تالار شنوندگان، مکان‌ها و مسجدها هنوز هم کاملا سالم و در وضعیت مطلوب هستند که از جمله می‌توان پنج محل و بلند دروازه را نام برد. در محوطهٔ مسجد جامع، آرامگاه شیخ سلیم چشتی واقع است و در واقع، اکبر شاه گورکانی شهر فاتح پور سیکری را به خاطر همین صوفی معروف مکتب چیستی هند پایه گذاشته بود.

444


  آرامگاه اعتمادالدوله :

این بنا مقبره میرزا غیاالدوله بگ پپدر ملکه نور جهان وصدراعظم دربار جهانگیر می باشد.که توسط ملکه نور جهان برای پدر خود ساخته شده است این مقبره اولین بنای مغولی است که از سنگ های قیمتی مرمر ساخته شده است .

etemad


 

 

اطلاعات جیپور

جیپور معروف به شهر صورتی از شهر های تاریخی هندوستان و مرکز ایالت راجستان می باشد این شهر یکی از زیبا ترین ایالت های هندوستان می باشد . کلکه جیپور در معنی لغوی به معنای پیروزی می باشد فاصله این شهر تا دهلی 220 کیلومتر و در سال 1727 توسط مهاراجه سوای جای سینگ دوم فرمانروای آمبر بنیاد شد و نخستین شهر دارای طرح شهری بوده است   . این شهر در نواحیه نسبتا" بیابانی این کشور واقع شده است . جیپور به خاطر داشتن ساختمان های رنگارنگ که در اصل به رنگ صورتی هستند ( برگرفته از معماری های مغول که  از سنگ های قرمز استفاده می کردند ) به شهر صورتی معروف است . جیپور در میان شهر های هندی یکی از توریستی ترین شهر را می باشد و با شهر های دهلی و آگرا سه راس مثلث طلایی را تشکیل می دهند .

 


مساحت ، جمعیت و آب و هوا

مساحت این شهر حدودا" 14068 کیلومتر مربع و جمعیتی نزدیک به 3,000,000 نفر دارد . اهالی آن هندو و مسلمان هستند . این شهر دارای آب و هوای گرم و خشک می باشد میانگین دمای آن از 8 تا 48 درجه می باشد .


کاخ هوا محل :

کاخ در سال 1799 توسط ماهاراجا پاتاپ ساخته شده است و طراحی آن با الهام از تاج کریشنا خدای هند انجام شده این کاخ در مرکز شهر در مجاورت کاخ شهر محل سلطنتی برای اقامت زنان و دختران  دربار بوده است نمای این ساختمان منحصر به فرد 5 طبقه شبیه به کندوی زنبور عسل با 953 پنجره کوچک و شبکه ای پیچیده  می باشد . کاخ هوا محل از ماسه سنگ قرمز و صورتی ساخته شده است.

Hawa_Mahal_Jaipur


جال محل :

جال محل معروف به کاخ آبی جیپور  سال 1799 میلادی قرن 18 توسط مادیو سینگ یکم مهراج جیپور ساخته شده و نمای آن بر گرفته از کاخ دریاچه ی اودایپور است جایی که حاکم جیپور دوران کودکی خود را در آن گذرانده بود این کاخ در میان دریاچه زیبای مانسگار ساخته شده است کاخی تابستانی جهت اقامت و گذراندن وقت در تابستان برای پادشاه و همسرش که به عنوان محل شکار استفاده می شد . 

jal_mahal_jaipur_rajasthan


 

جنتر منتر :

مجموعه ای بناهای نجومی است که توسط ماهاراجای در سال 1727 ساخته شده او در کل  5 مجموعه از این ساختمان ها را در نقاط مختلفی از دهلی و جیپور ساخت که رصد خانه جیپور بزرگترین آنهاست .جنتر به معنای وسیله و منتر به معنای محاسبه است . توسط این بنا که دارای محاسبات نجومی است گردش ستارگان را اندازه گیری می کردند . این رصد خانه قرون وسطی در نوع خود بزرگترین در جهان است .

jantar_mantar_delhi_1680x1050


 

آمبر فورت :

از این مجموعه قلعه وو قصر به سبک هندو و مسلمان ساخته شده است و ساخهت آن به سال 1600 تا 1727 بر می گردد . نام این قلعه هیچ ربطی

به رنگ زیبای کهربایی آن ندارد . بلکه به شهر آمبر  که از نام خدای آمبا گرفته شده است مربوط می شود . مرمر سفید و سنگ ماسه قرمز مصالح اصلی این قلعه را تشکیل می دهد .

post_display_6f72ba80a6503600d4d7105296bf2bbe


کاخ شهر :

این کاخ که شامل کاخ های چاندرا  محل مبارک محل و بناهای دیگر است ، مجموعه ای از کاخ هاست که زمانی محل زندگی و حکمرانی ماهاراجای جیپور بوده و بخشی از آن در حال حاضر به موزه تبدیل شده است .

mubarak_mahal_1


موزه آلبرت هال :

این بنا قدیمی ترین موزه استان راجستان است و در سال 1887 گشوده شد و مجموعه ای غنی از محصولات هنری همچون نقاشی ها ، فرش ها مجسمه هایی از عاج ، سنگ فلز و همچنین قطعات کریستالی زیبا در خود جای داده است .

Albert_Hall__Jaipur__up_close



:: موضوعات مرتبط: سیروسفر،سیاحت وگردشگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 4018
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجید زارعی

 

می ترسم از خودم ...
 
از خودی که رامش کرده ام ... آرام شده است ... کمی کم غذا 
 
دیگر به هیچ کس نمی پرد ... هیچ کافه ای را با حقیقت روبه رو نمی کند 
 
دیگر سوال هایش را به جان ِ نقاب های کسی نمی اندازد ...
 
آسه میرود ... آسه می آید 
 
می ترسم از روز انفجار ... روزی که از تمام اعتبارها بگذرم
 
خودم را جدی بگیرم و جاده را .. آنقدر خیالم از رفتنی بودنم راحت باشد
 
که به آبروی جا مانده از خودم رحم نکنم ... 
 
میترسم از شب های آرامم ... از لبخندی که تحویل نگرانی های مادر میدهم .. 
 
می ترسم ... از این همه که نیستم .... 
 
از رابین هودی که دیگر به شروود ِ سر کشی هایش سرک نمی کشد 
 
از زورویی که از نقاب خسته است ...
 
می ترسم از آن روی خودم ... که سگ نیست / اما بالا که بیاید 
 
به هیچ سکوتی قناعت نمی کند 
 
میترسم از کلید خانه ... که پشت در جا بگذارمش
 
و سر در بیاورم از چادری در پارک زیر برج میلاد ...
 
به شوق آدم ها خیره شوم که اصلا نگاهشان را از بادبادک ها برنمی دارند 
 
میترسم از چشم های پدر / که اگر گریه اش از سرم کم میشد ، 
 
آزادی را روی باتوم هم حک می کردم 
 
میترسم از تلفن همراهم / که زنگ میخورَد ... که هی خنده پیش فروش کنم .... 
 
که هی به دست بیایم ... 
 
که هی مشترک شوم / با اینکه از سلول هایم انفرادی ترم 
 
که هی در دسترس بمانم / بی آنکه داد بزنم :
 
من دستم به خود ِ خودم نمی رسد ، از بس که شما اشتیاقی به داشتنش ندارید 
 
میترسم از سرم / که بزند ... که بزند بر سرم .... 
 
که " دوستت دارم " هایم را غلاف کنم .... 
 
لال شوم ... شصت های همه دنیا را قرض کنم ...
 
در کنار جاده ای که دیگر به این حوالی نمی رسد / بالا بگیرمشان ...

 سواری خنده دار ترین ماشینی شوم که آرام می آید ... 
 
تا وقتی نشستم 
 
آنقدر در آهنگ های رمانتیکش غرق باشد که تا میتوانم در خود فرو بروم 
 
میترسم از تمام این روز ها / که شب ها رنگشان میکنم 
 
و جای فردا به / امروزم غالب می کنم 
 
میترسم از همین حرف ها / که از دستم در می روند ... 
 
و جای با خود گفتن / فریادشان بزنم 
 
میترسم از چمدان ها / که دستم برایشان بیشتر از دلم تنگ شده ... 
 
مـــــــــــی ترسم از اینهمه که هستم و به رویم نمی آورم ... 
 
از کرنومتری که تو به رویت نمی آوری / اما در من هی کم می شود 
 

بی کسی یعنی لای استخوان های من نمک بپاشی

و زخم هایم پشت سرت راه بیفتند و معتاد دست های شورَت شوند

دست هایی که شورند و / نمک ندارند

و جمجمه ام خانه ی موش های دست آموزت باشند

که از گوش دیوار های ذهنم برایت خبر می آورند

آغوشت برای بافتنی های مادر بزرگت

که نمی دانست عینکش را ریز بین کرده ام

تا به چشم هایش / کوچک بیایی

و برایت تنگ ببافد

آنقدر که خورشید ِ من در قوس سینه های تو کسوف کند

و من با تمامِ بی خانمان بودنم

به چهار خانه های پیرهنت حسادت کنم

که در شش دانگ تنت / رفت و آمد میکنند

بیا .... و به من دروغ بگو

چرچیل ترین حرف هایت را بیاور

من با خوش بینی ِ حافظ به دروغ هایت قسم میخورم

بیا ... با دست های خودم به من خیانت کن

میخواهم دست از پای تو دراز تر

از آغوشت برگردم

به شرطی که

تمام شیشه خالی ِ عطرهایت را برای من نگه داری ...

من بالا خانه ام را به موهای تو اجاره داده ام

آنقدر که تمام دود کش های / سرم دود میکند

وقتی که با چشم هایت آتش میسوزانی

و تمام پدر خوانده های شهر برایت بلند میشوند

حتی اگر دو پایشان را در مافیای دختران ِ دیگر از دست داده باشند

بیا .... این دنیا بی تو ارزش آمدن هم ندارد

میخواهم تمام نقاشی های چهار سالگیم از ژکوند ِ تو باشد

تو خوب میدانی من از گهواره تا گور گریه کرده ام تا خنده ی تو را ببینم

بیا با دست های خودم به این شعر ها خیانت کن

می خواهم آن را به نام ِ دیگری بخوانم

اگر قول بدهی یک قهوه از آن ِ من باشی ..........

 

 

 
چقدر غربت دارد
که در گلوی پنجره ها گیر کنی و
بغض بالا بیاوری روی شعرهایت
تب و لرز کنی از حضور کسی که دیگر نیست
رگ به رگ شوی میان چهار دیواری تنهایی ات
چقدر غربت دارد
که لخته شوی در فکر و خیال
بیست سوالی بازی کنی با چند SMS
یکی به دو کنی با تختخوابی که ارزش خواب ندارد
خاطرات را به فراموشی متهم کنی
آنقدر که دست و دلت به اتمام شبی غمگین برود..
می دانی
حقیقت انکار پذیر نیست
دیوانه هنوز هم همان دیوانه است
دیوانه یعنی
من هنوز هم
از در و دیوار حسادت بالا می روم
هنوز برای عشق، بدون خودآزاری زبان در می آورم
یعنی
هنوز هم دلتنگ تو ام
اما از توجیه پاهای تو بر نمی آیم
حالا که "رفتن" را چشم بسته می دانند..
 
گفتن ندارد اما
خودآزار که باشی، پنجره ات تنها بوی کرکره می دهد
آنقدر که به این یقین برسی
به درد هیچ رابطه ای نخواهی خورد..
 
 
هم آغوش ناخودآگاه خطبه عقدی
که تمام حقم را
به ناف عقده های مردی بست
که شبیه تمام لولو های کودکی ام
ترسناک است..
که
پشتش آنقدر گرم قانونی است
که سالاری را
از سر مساوات،
میان تمام مردان تقسیم می کند..

کبودی های تنم را بغل کنم
یا پایم را به حصار خانه الصاق،
فرقی نمی کند
وقتی همیشه
نطفه بغض های نیمه کاره ام خفه می شوند
و در انزوای خودم
کثیرالانتشار، لال می شوم
که جرات برهم زدن نظم عمومی عقده هایت را ندارم..
 
من زنم
هم خواب عقده تا بن دندان مسلحی
که همیشه تحقیری،
زیر نیم تحقیرش است
وقتی تفکرش حول کمر می چرخد و
مردانگی اش حوالی کمربند..
 
صدایت را هم که
به ترساندن من بالا نبری
همین که پایم را
از خیابان های شهر سانسور کنی..،
تنم بوی تجاوز به عنف می گیرد..
 
دردم می آید
که فقط در تختخواب به من اعتماد داری
و زندان خانگی ام را
به جرم فساد اجتماع توجیه می کنی..
 
می دانی..،
تجاوز شاخ و دم ندارد..
 
 
 

بگذار روز زن ارزانی مردانی باشد

که تقویم را هم مردانه نوشتند

وقتی جنسیت

حتی در تقویم هم

محور تمام تقسیم بندی ها شده است..

دموکراسی به همین آسانی از اعتبار می افتد

آنقدر که

پیش از آنکه آدم خطاب شوی،

هنوز زن حساب می شوی..

آن زمان که تناقض را به جان شخصیتت می اندازند

تا هویت ات را گم کنی

و حتی از پس تعریفش هم

بر نیایی.. "حقی" که

به جای حقدار، تنها به خورد تریبون ها می دهند..

تا

تمام حرف هایی که به گوشت آشنا، می رسد

تشابه اسمی داشته باشد

با حقوقی که از زنانگی ات، سلب کردند..

 

گوشت را بدهکار این حرف ها نکن

و زیر بار این تفکیک ها نرو

اینجا مردانگی ها آنقدر مدرن هستند

که خدا و جهان و تقویم و... حتی خود زن،

آری خود زن را هم مردانه تعریف می کنند..

بگذار روز زن، ارزانی مردانی باشد که..

می دانی..!

این نوشته هم از پسش بر نیامد

وقتی مردانه نوشتم و زنانه خواندی...

 

 

 
 
 
آنلاین که می شوی
انگشتانم به لُکنت می افتند..،
فشار واژه بر روی کیبورد می افتد
و نگاه خیره مانیتور،
مدام چراغ روشن تو را به خورد نگاهم می دهد..
 
آنلاین که می شوی
شبیه یک تکه یخ
در حوالی شک و تردید تایپ کردن و نکردن "سلامـ"ـی که
نمی دانم قرار است با کدام رویت جواب دهی
دستان گُر گرفته ام روی کیبورد عرق سرد می ریزد..
 
آنلاین که می شوی
حرف هایی که از بود و نبود تو آب میخورند
در گلوی تمام مسنجر ها گیر می کنند..،
و سر به ابتذال هیچ Enter ی فرو نمی آورند..
حرف هایی
که قول داده ام
یک روز از خجالت گفتن شان در بیایم..
 
آنلاین که می شوی..،
رویایی دور از دسترس می شوم..
در انتظار پیامی از تو
که می دانم غرورت، ضمانت Send نکردنش را کرده است..
 
آنلاین که می شوی
خود آزار می شوم..،
در فکر و خیالِ ارتباط احتمالی تو با هر چراغ روشنی در نِت..
 
آنلاین که می شوی..،
دست و بال انگشتانم بسته می شود..
انقدر که تمام کلیک ها،
حول حوش Sign Out پرسه می زنند..
 
 
 
ترامادول چیز خوبیست 
یادم میرود کجای جهان ایستاده ام که زمینش / آب از آب تکان نمیخورد
و تو جایی ایستاده ای که زمینت را از یخچال در آورده اند/ از بس که میلرزد ....
موج هایی که روی دست هم بلند میشوند / سمت تو 
تا تمام ورزشگاه های اروپا یک دقیقه سکوت کنند / اجاره ای ...
 
ترامادول چیز خوبیست 
یادم میرود خشم طبیعت را 
یادم میرود شماره آتش نشانی را .... که خودش آتش گرفته ...
آمبولانسی را که به رویش نمی آورد، مردمانش را یواشکی زیر میکند
پدری که بچه اش را جا گذاشته است/ میان رو در وایسی ِ زمین و زیرزمین 
مادری که روی یک پای ِ گریه،بی امان ایستاده است
و زیر بار ِ سکون، نمی رود ... از بس که کودکش تکان نمیخورد
و ... خدا
بی خیال ِ دسته گلی که به اقیانوس داده / قلیانش را میکشد تا 
آسمان شهر ما را مه بگیرد از بس که لطافت طبع داریم

خدا هم این روز ها ایمان دارد
ترامادول چیزخوبیست ... ا
 

دلتنگ که باشی

از لک لک ها یک دنده تر می شوی برای کوچ

بی وطنی می کشی

به اعتبار شناسنامه ها / که مُهر به مُهر

از ثبت احوالِ انزوایت جا مانده اند

مسافری که تمام عمر ، برای ییلاق / قشلاق

پی شانه باشد

به نی لبکش وابسته تر است

تا به گوسفند هایی که بی خوابی اش را چرتکه می زنند

دلتنگ که باشی / یلدا می شوی....

برای ستاره هایی که از نقاشی ات فراریند

کوه می کشی / با رشته های پنبه شده

از حرف هایی که به آسمان نمی رسند

بی مقصدی می کنی

با جاده های به فلسفه رسیده........

که فرقی نکند خورشید فردا

پشت کدام کوه را خالی کند

و صبح / آغوش کدام میش را / گرگ کند

حسابت را از ایل و آبادی جدا کرده ای

تا هر جای این بوم / چادر بزنی

سکوتت / آنقدر سقف نداشته باشد

که به وفاداری بی کسی ها

پای تمام زمین گیری هایت

بم شود !

 

 

 
آدمها چه موجوداتی دلگیری هستند
وقتی سوزنشان را نخ میکنی
تا برایت دروغ ببافند ...
چقدر میچسبد سیگارت را در گوشه ای بکشی
و هیچ کس با خنده های تو / به عقده هایش پی نبرد

از آدم ها دلگیرم
که خوب های خودشان را از بد ِ تو / مو شکافی میکنند
و بد هایشان را در جیب های لباس هایی
که دیگر از پوشیدنش خجالت میکشند / پنهان میکنند
از اینکه ژست یک کشیش را میگیرند وقتی هوای اعتراف داری
و درد هایت را که میشنوند
خیالشان راحت میشود هنوز میتوانند کمی خودشان را از تو / کشیش تر ببینند

از آدم ها دلگیرم
وقتی تمام دنیایشان اثبات کردن است
همین که گیرت بیاورند
تمام آنچه را که نمی توانند به خورد ِ خودشان دهند به تو اثبات می کنند
به کسی غیر از خود / برتری هایشان را آویزان کنند
تا از دور به کلکسیون افتخاراتشان نگاه کنند
و هر بار که ایمانشان را از دست دهند / آنقدر امین حسابت میکنند
که تو را گواه میگیرند
ایمانشان که پروار شد با طعنه میگویند :
این اعتماد به نفس را که از سر راه نیاورده ام

از آدم ها عجیب دلگیرم
از اینکه صفت هایشان را در ذهنشان آماده کرده اند
و منتظر مانده اند تا تکان بخوری و ببینند به کدام صفت مینشینی
و تو را هی توصیف کنند ... هی توصیف کنند ... هی توصیف کنند
خنده ات بگیرد که چقدر شبیه‌شان نیستی
دردشان بیاید ... و انتقامش را از تو بگیرند ...
تا دیگر به آنها این حس را ندهی که کسی وجود دارد که شبیه‌شان نیست

از آدم ها دلگیرم
که گرم میبوسند و دعوت میکنند
سرد دست میدهند و به چمدانت نگاه میکنند

دلت ....
دلت که از تمام دنیا گرفته باشد / تنها به درد بازگشت به زادگاهت میخوری
 
دلم گرفته است ... 
همین را هم میخوانند و باز خودشان
را آن مسافر آخر قصه حساب میکنند

 

دنیا را نگاه کن

خدا بی خیال دسته گلی که به آب داده

از قیامت کوتاه نمی آید..

شیطان گناه های ناکرده را هنوز رشوه می دهد

و فرشته ها

سنگ بهشتی را به سینه می زنند که

حوریه هایش در آب نمک خوابیده اند.. مبادا

کارهای نیک روی دست مان کپک بزنند..

 

دنیا را نگاه کن

خدا از سر لجبازی با شیطان

تا قیامت بر سر وعده بهشتی ایستاده است

که حوریه هایش از فرط یائسگی

نای خون گرم بودن ندارند..

 

کاش فرشته ها با خدا کنار می آمدند

به شیطان بگوید

این آدم وقتی گول زدن داشت

که حوریه ها هنوز یائسه نشده بودند..

 

 

 

افتادم از چشم هایت / به پاهایی که به هیچ التماسی بند نشد

 

در به در / شکستم مثل شیشه ای که سنگسار شد

می رفتم

با کوله باری از حرف پشتمان

 

و

چمدانی پر از اشک

بعد از تو

آغوش من تا همیشه خالی ماند

خالی مثل جای تو / در نیمه خالی لیوان مشروب

خالی مثل زیر ِ پای من / وقتی احساسم را دار میزدی

بعد از تو

مردی گوشه کافه ها افتاده

خمار مثل چشم هایت

درد / کشیده مثل پاهایت

بعد از تو

هر ساعتم قرص بود 

و هر ماهم بهمن 

هر سالم / سال ِ پلنگ های غم زده بود

اینک مردی شده ام که هر شب

دست های خالی اش را 

برای مهتاب تکان می دهد ...




:: موضوعات مرتبط: خیلی قشنگ بود خوشم اومد کپی ش کردم , ,
:: بازدید از این مطلب : 497
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 28 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجید زارعی

 

دیوارهای شهر من

 

 

همیشه، لااقل یک کلیه برای فروش دارند..
دیوارهایی که بورس بخت های برگشته ای اند
که شاخصش درد است و مدام در نوسان..

رشد شاخص بورس دردهای بهادار شهر من
رابطه مستقیم با مثبت و منفی خون ندارد
بلکه همبستگی معکوس دارد
با تحقق رویاهای یک نسل..

همان نسلی که _ بدون اطلاع ما _ با هم قرار گذاشته بودند
تا از آن به بعد
اتوبوس را مجانی سوار شوند
و قرار بود که ماه به ماه
از نیامدن قبض های آب و برق و گاز
حوصله شان سر رود
که چرا بهانه ای ندارند برای رفتن به بانک..
حالا تمام آن بهانه ها
بر روی بالش
ماتم می شود در تیک تاک دقیقه ها
تا هشت صبح فردا
که هر چه پهلو به پهلو غلت می خورند
بیشتر به اضافه بودن کلیه ها در پهلوی خود پی می برند..

دیوار خانه های این شهر
همه خائن اند به صاحب خانه شان
که فقر او را هوار می کشند
و راز سرخی صورتی را فاش می کنند
که تازه جای سیلی را فراموش کرده است..

مرد دردهایش را به در می گوید
و دیوار ها چه خوب می شنوند..


همان دیوارهایی که در روزگاری
دموکراتیک ترین صورت اعتراض بودند
و از آرمان های زن و مرد خانه ای می گفتند
که قرار بود با همسایه هاشان
دنیای ما را هم حتی عوض کنند..

پدرانی که بر روی دیوارها
آنقدر از مرگ ها و مرگباد ها و زنده باد ها
برای فرزندانشان یادگار نوشتند
که ما همه شان را از بر شدیم و
حالا مرگ و زندگی را بر روی دیوارها
معامله می کنیم..



:: موضوعات مرتبط: خیلی قشنگ بود خوشم اومد کپی ش کردم , ,
:: بازدید از این مطلب : 442
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 28 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجید زارعی

 

من نمایشنامه نویس نیستم ... شاعر نیستم ... نویسنده نیستم ... قلم خوبی ندارم ... شکسپیر را دوست ندارم ، دروغ است ... افسانه است ... هملت را دوست ندارم ، کلیشه است ... رومئو و ژولیت را دوست ندارم ، کودکانه است ... از شاهلیر متنفرم ، ناجوانمردانه است ... من شاعر نیستم اما گوته را میپرستم ... توماس مور را زندگی میکنم ... لاله ی سرخش لا به لای دفتر خاطراتم گندیده ،هنوز خوش بوست ... با شیلر خاطره زیاد دارم ... روی بخار شیشه حکاکیش کردم ... از بین مقاله های مزخرف روزنامه جدایش کردم زیر رویا گذاشتمش ... شبهایش طعم برفهای آلپ را میداد ... شاملو ناگفته هایم را همچنان سکوت کرده ... فروغ برایم سمبل عشق و نفرت است .. . سمبل درد است... سمبل نسلی سرخورده ... اعتصامی فرشته است ... حافظ جوابم را برعکس میدهد ... سعی میکند دلخوش نگهم دارد ... خدا بیامرزاد پناهی را ... درش حل شده ام ... من نوازنده ام اما سمفونی برایم خسته کننده است !! برای من تمام بمل هارا دیز بزن .. دیز زیر است به دل می شیند ... موزارت نمی زنم ... سر خوش است ...! باخ زیادی خشن است ... بتهون خیلی شلوغش میکند ... آ آ آ ه ه ه ه .. ربنا ی شجریان را بگذار... کمی آرامش میخواهم ... کمی قوت قلب ... جای خاطره ها خالیست ...


:: بازدید از این مطلب : 360
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 28 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجید زارعی

 

آموزش بورس در 20 دقیقه - صفحه 1

مقدمه
همهی افراد جامعهی ما بورس را نمیشناسند و با نحوهی سرمایهگذاری در آن و فواید و سودمندیهای ناشی از آن آشنا نیستند. این در حالی است که آشنایی با بورس و فعالیت در آن میتواند در زندگی اقتصادی مردم بسیار مؤثر باشد. تا همین سالهای اخیر، بیشتر مردم پساندازهای خود را فقط در بانکها نگهداری میکردند و با راههای دیگر استفاده از اندوختههای خود آشنا نبودند. اما امروزه بسیار شنیده میشود که راه دیگری هم برای استفاده از پساندازها وجود دارد و آن این است که یک فرد عادی میتواند در مالکیت واحدهای تولیدی و تجاری بزرگ مشارکت نماید و از نتایج مشارکت و سرمایهگذاری خود به سادگی بهرهمند شود. اما به راستی چگونه ممکن است یک فرد عادی با سرمایهای اندک در سرمایهگذاریهای بزرگی شریک شود در حالی که نه شرکای خود را میشناسد و نه امکان کسب اطلاع از نحوهی فعالیت، میزان هزینهها، درآمدها و ... دارد؛ گذشته از این، اصلاً چنین کسی چگونه میتواند از حساب و دخل و خرج این مرکز تولیدی که در آن مشارکت کرده است آگاهی پیدا کند؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که، بورس امکان هر آنچه را که برای سرمایهگذاری و مشارکت در این مراکز لازم است فراهم آورده و علاوه بر نظارت دقیق بر فعالیتهای این مراکز، مطابق قانون مدافع حقوق سرمایهگذاران است.
در این کتاب سعی شده است خواننده با سازوکارهای قانونی بورس آشنا شود و با توضیحات ساده در مورد فعالیتهای مختلف آن، از جمله نحوهی خرید و فروش، راههای مختلف سرمایهگذاری، فواید سرمایهگذاری و .... آگاهی پیدا کند و اطلاعات اساسی و اولیهی مورد نیاز خود را کسب نماید.

تاریخچه
اندیشهی ایجاد بورس زمانی شکل گرفت که عدهای از بازرگانان اروپایی از فعالیتهای تجاری خود ضرر کردند، بنابراین به فکر راهحلی افتادند تا به وسیلهی آن بتوانند جلوی این ضرر را بگیرند و یا آن را به حداقل برسانند. نتیجه آن شد که تعدادی از بازرگانان عدهای را در فعالیتهای خود شریک کردند تا با این روش سود و زیان احتمالی را با آنها تقسیم کنند. این تجربه موفقیتآمیز بود لذا به تدریج هر تاجری سعی میکرد تا فعالیتهای تجاری خود را با این روش ادامه دهد؛ به خصوص که این روش برای افرادی که فعالیتهای بزرگ اقتصادی انجام میدادند بسیار مطلوبتر بود. رفته رفته این تجربه قانونمند شد و به تشکیل شرکتهای سهامی تبدیل گردید. اولین تجربه مربوط به تشکیل یک شرکت سهامی در کشور روسیه بود که در سال 1353 میلادی تصمیم گرفت کالاهایی را بدون این که آفریقا را دور بزند، از شمال اروپا به شرق آسیا و چین ببرد و این کاری بود که احتمال ضرر در آن بیشتر بود. برای انجام این کار عدهای از تجار سرمایهی لازم را تأمین کردند و هر کس به نسبت سرمایهی خود در سود و زیان شرکت شریک شد و این کار با موفقیت صورت گرفت. بعدها با گسترش مبادلات در اروپا به سرمایههای زیادتر و شرکای بیشتری نیاز شد. برای این کار نیاز به مراکزی بود تا بتوان بین سرمایهگذاران و سرمایهپذیران رابطه برقرار کرد. چنین مراکزی تأسیس شدند و بورس نام گرفتند. اولین بورس دنیا در قرن هفدهم میلادی در شهر آمستردام هلند تشکیل شد و امروز اکثر کشورهای جهان دارای بورس هستند. در ایران نیز در سال 1345 قانون تشکیل بورس به تصویب رسید و از 15 بهمنماه سال 1346 آغاز به کار کرد.

بورس چیست؟
برای شناخت بورس و آشنایی بیشتر با آن بهتر است از "بازار" و تعریف آن شروع کنیم. در یک تعریف ساده، میتوان گفت که، بازار مکانی است که در آن خرید و فروش صورت میگیرد؛ و سادهتر این است که بگوییم هرگاه شرایطی فراهم شود که بین خریدار و فروشنده رابطه برقرار شود و معاملهای صورت پذیرد بازار تشکیل شده است. این شرایط میتواند مکان خاصی باشد یا شبکهای ارتباطی مثل اینترنت.
در بازارها به طور کلی دو نوع دارایی، داراییهای واقعی و داراییهای مالی، مورد معامله قرار میگیرند. داراییهای واقعی همان داراییهای فیزیکی هستند مثل زمین، ساختمان و انواع کالا مانند ماشین، لوازم خانگی و .... اما داراییهای مالی داراییهای کاغذی و بهتر بگوییم اسنادی هستند، مثل سهام و اوراق مشارکت. بورس بازاری است که در آن داراییهای مختلف مورد معامله قرار میگیرد. از این رو، انواع بورسها را میتوان به سه دستهی کلی بورس کالا، بورس ارز و بورس اوراق بهادار طبقهبندی کرد.
1. بورس کالا: بازاری که در آن خرید و فروش کالاهای معین صورت میگیرد و به طور منظم و دائم فعال است بورس کالا نام دارد. در بورس کالا معمولاً مواد خام و مواد اولیه مورد معامله قرار میگیرد. هر بورس کالایی را با نام همان کالایی که مورد معامله قرار میگیرد نامگذاری میکنند. مثلاً بورس نفت و بورس گندم.
2. بورس ارز: در بورس ارز، همان طور که از نام آن مشخص است، کار خرید و فروش پولهای خارجی انجام میگیرد. این بورس در کشور ما فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشمگیری دارد.
3. بورس اوراق بهادار: در بورس اوراق بهادار داراییهای مالی از قبیل سهام، اوراق مشارکت و... مورد معامله قرار میگیرد. در ایران، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که به طور رسمی و دائمی در محل معینی تشکیل میشود "بورس اوراق بهادار" میگویند ولی ما در این نوشته برای اختصار آن را بورس یا بورس اوراق بهادار میگوییم.

بورس اوراق بهادار چه میکند؟
کار اصلی بورس اوراق بهادار این است که زمینهای فراهم میآورد تا دو گروه از مردم، به طور قانونی، در یک فعالیت اقتصادی شریک و علاوه بر تأمین نیازهای یکدیگر، از منفعت و سود این فعالیت بهرهمند شوند. این دو گروه سرمایهگذاران و سرمایهپذیران میباشند.
اصولاً در یک تقسیمبندی ساده، افراد جامعه را میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ یک گروه کسانی که پول، سرمایه و یا پسانداز دارند اما نمیتوانند با آن کار کنند و گروه دوم کسانی که توانایی انجام فعالیتهای اقتصادی دارند اما سرمایه و پول کافی ندارند. این دو گروه علاوه بر این که یکدیگر را نمیشناسند و تعداد آنها نیز کم نیست دارای ویژگیهای مختلفی هستند. به عنوان مثال، همهی سرمایهگذاران به یک اندازه پسانداز ندارند. برخی دارای مبالغ اندک و برخی صاحب مبالغ کلان میباشند، سلیقهی این افراد هم برای سرمایهگذاری متفاوت است، مثلاً عدهای تمایل به سود کم در کوتاهمدت دارند و عدهای به دنبال سود بیشتر ولی در درازمدتاند و دهها ویژگی دیگر.
سرمایهپذیران نیز از ویژگیهای مختلف برخوردارند، برای مثال، هر گروه در زمینهی خاصی فعالیت میکنند، با توجه به نوع فعالیتشان سودهای متفاوتی پرداخت میکنند، در ادارهی مراکز تولیدی خود سلیقهی متفاوت دارند و... حال با این همه ویژگیهای متفاوت چگونه میتوان بین این دو گروه رابطه برقرار کرد تا همهی آنها ضمن قبول شرایط یکدیگر حاضر به شراکت شوند؟ یکی از کارهای اساسی بورس همین است که با ایجاد یک فضای مناسب و قانونمند زمینهای فراهم آورد تا از طریق آن برآوردن تمامی خواستههای قانونی طرفین با حفظ حقوق آنها میسر شود. بورس یک مشکل بسیار بزرگ دیگر را نیز حل کرده است، به طوری که میتوان ادعا کرد حل این مشکل باعث گسترش سرمایهگذاری و در نتیجه توسعهیافتگی و پیشرفت سریعتر کشورهای جهان شده است. آن مشکل این است که اگر افراد مختلفی که با سرمایههای متفاوت وارد بورس شده و در فعالیتهای اقتصادی بزرگ شریک میشوند، بخواهند، در هر زمان که تصمیم بگیرند، سهم و سرمایهی خود را به قیمت مناسب بفروشند، باید چه کار کنند؟ به عنوان مثال اگر فردی 100 سهم از 125 میلیون سهم یک کارخانهی سیمان را دارا باشد و تصمیم بگیرد آن را همین امروز بفروشد چگونه میتواند قیمت سهام خود را مشخص کند؟ چطور میتواند قیمت کارخانه را محاسبه نماید تا براساس آن قیمت سهم خود را مشخص کند؟ چه قدر زمان، چه تعداد افراد و چقدر هزینه برای این کار لازم است؟ و... بورس این مشکل را حل کرده و سازوکاری را طراحی کرده است که هر فرد با هر میزان سهم، در هر روز تصمیم به فروش سهامش بگیرد بتواند از قیمت سهام خود آگاه شود و یا حتی اگر تصمیم به فروش نداشته باشد قیمت روز سهام خود را بداند.
                 قیمت سهام در بورس چگونه مشخص میشود؟
نظام قیمتگذاری در بورس به گونهای طراحی شده است که هیچ کس نمیتواند در قیمتگذاری دخالت کند؛ به این ترتیب که در بورس افراد نمیتوانند شخصاً اقدام به خرید و یا فروش سهام بنمایند و این کار باید از طریق کارگزاریهای بورس و کارگزاران آن انجام شود. کارگزاران افرادی هستند که تحت نظارت سازمان بورس فعالیت می کنند.
ورود به بورس بدین طریق است که، چه فروشندگان و چه خریداران سهام در اولین قدم تقاضای خود را به کارگزاران بورس تحویل میدهند. کارگزاران هر روز به جز روزهای پنجشنبه و ایام تعطیل از ساعت 9 صبح الی 12 ظهر در تالار بورس حاضر شده و تمامی تقاضاهای خرید و فروش را وارد سیستم معاملات میکنند. پس از وارد شدن لیست تقاضاها در سیستم معاملات، تقاضاها در دو صف؛ صف خرید و صف فروش، براساس قیمت و زمان ورود، اولویتبندی میشود. این سیستم به گونهای طراحی شده است که قیمتهایی را که برای فروش ارزانتر است و تقاضاهای خریدی را که قیمت بالاتری دارند در ردیف اول قرار میدهد. بدین ترتیب هر کس که به ارزانترین قیمت بفروشد در اول صف فروش و هر کس که به گرانترین قیمت بخرد در اول صف خرید قرار میگیرد و بنابراین قبل از دیگران معامله خواهد کرد. البته در صورتی که دو تقاضا با یک قیمت وارد سیستم شود، سیستم اولویت را به تقاضایی میدهد که زودتر وارد سیستم معاملات شده باشد. این عملکرد سیستم بیانگر آن است که روند معاملات و قیمت سهام براساس عرضه و تقاضا مشخص میشود و امکان دخالت افراد در آن وجود ندارد.
چرا در بورس سرمایه
گذاری کنیم؟
سرمایهگذاران در هر کجا که سرمایهگذاری میکنند علاوه بر این که به دنبال کسب سود هستند، در انتخاب نوع سرمایهگذاری نیز به دنبال جایی میگردند که سود بیشتری بدهد، مورد اطمینان و قانونی باشد، هر زمان که بخواهند بتوانند از وضعیت سرمایهگذاری خود مطلع شوند، هر وقت که بخواهند بتوانند سرمایهی خود را نقد کنند و... برخی نیز علاوه بر این، معیارهای متعالیتری دارند. به عنوان مثال، به دنبال سرمایهگذاری در کاری هستند که علاوه بر خودشان، جامعه نیز از آن بهرهمند شود. مثلاً ایجاد اشتغال بکند و... بورس از جمله مراکزی است که جمیع این ویژگیها را داراست.پس سرمایهگذاری در بورس نه تنها برای سرمایهگذاران و سرمایهپذیران سودمند است بلکه برای کل جامعه نیز فواید قابل توجهی دارد.
فواید بورس برای سرمایه
گذاران
   1.   درآمد
مهمترین هدف هر فرد از سرمایهگذاری کسب درآمد است. سرمایهگذاری در بورس میتواند از دو راه این خواسته را محقق سازد. نخست از طریق پرداخت سود ناشی از فعالیت کارخانهها و شرکتها؛ بدین ترتیب که، کارخانهها یا شرکتهایی که سهامشان در بورس عرضه شده است بخشی از سودی را که از فروش کالاها و خدماتشان حاصل میشود بین سهامداران تقسیم میکنند. بدین ترتیب کسانی که با خرید سهام شرکتها و یا کارخانههای بورسی در این مراکز شریک شدهاند از این طریق کسب درآمد میکنند. راه دوم کسب درآمد سهامداران بورس، ناشی از فعالیتهای مفید و مؤثر مدیران شرکتهای مربوطه است که باعث افزایش قیمت سهام شرکتها میشود که این به معنی افزودهشدن بر دارایی سهامداران است.
   2.   قابلیت نقدشوندگی
کسانی که در بورس سرمایهگذاری میکنند اگر به پولشان نیاز پیدا کنند بسیار سریعتر از بسیاری از سرمایهگذاریهای دیگر میتوانند سهام خود را به پول نقد تبدیل کنند. برای این کار کافی است به اولین کارگزار بورس مراجعه نمایند و فرم تقاضای فروش سهامشان را تحویل دهند. سهولت فروش سهام طوری است که حتی در سختترین شرایط هم، درصورتی که فرد سهام خود را اندکی کمتر از قیمت روز بازار ارائه نماید، در کمترین زمان سرمایهاش نقد خواهد شد. این در حالی است که بسیاری از سرمایهگذاریهای دیگر فاقد این ویژگی میباشند. به عنوان مثال، فرض کنید فردی در خرید ماشین، زمین یا منزل مسکونی سرمایهگذاری کرده و حالا نیازمند پول شده است. روشن است که تبدیل هر یک از موارد ذکر شده به پول نقد به مراتب مشکلتر از فروش سهام شرکتهای بورسی خواهد بود.
   3.   مشارکت در تصمیمگیریها
تصمیمگیری برای ادارهی شرکتهای پذیرفته شده در بورس با نظر صاحبان سرمایه انجام میپذیرد. افرادی که سهام شرکتهای بورسی را خریداری میکنند مطابق قانون میتوانند در مجامع شرکت مربوطه حضور پیدا کنند و با شنیدن گزارش فعالیتها از گردش کار شرکت آگاه شوند و همچنین با حق رأی خود نسبت به انتخاب هیئت مدیره، طرحهای مورد نظر و میزان سود تقسیمی به سهامداران شرکت اظهارنظر نمایند. این مزیت شرکتهای بورسی سبب شده است که سهامداران بتوانند هم از فعالیتهای شرکت آگاه شوند و هم در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند.
   4.   اطمینان از مکان سرمایهگذاری
بورس مکانی بسیار امن برای سرمایهگذاری است. برای اثبات این مدعا کافی است به قانون حاکم بر بورس توجه کنیم. بورس براساس قانون بازار اوراق بهادار تأسیس شده است و مطابق آن فعالیت میکند. در قانون علاوه بر این که کلیهی فعالیتهای بورس مشخص شده است و هر نوع فعالیتی با اخذ مجوز قانونی صورت میگیرد یک نهاد ناظر به نام "سازمان بورس" نیز در نظر گرفته شده تا بر تمامی فعالیتهایی که انجام میشود نظارت کند. نکتهی دیگر این که شرکتهای بورسی براساس قانون موظفاند اطلاعات مجاز مربوط به خود را به طور مرتب در اختیار خریداران و فروشندگان قرار دهند. این کار باعث شفاف شدن بازار میشود و بدین ترتیب هر کس که اطلاعات لازم را برای خرید و فروش در اختیار داشته باشد میتواند با اطمینان اقدام به معامله کند. نتیجه این که، قانون حاکم بر بورس و سازوکارهای پیشبینی شده مکانی مطمئن برای سرمایهگذاری فراهم آورده است.
چگونه می
توان در بورس سرمایهگذاری کرد؟
انجام هر فعالیتی تابع آداب و مقرراتی است. سرمایهگذاری در بورس نیز تابع مقررات و آداب خاص خود است. اولین کاری که برای سرمایهگذاری در بورس باید انجام داد گرفتن "کد معاملاتی" است. این کد به منظور راحتتر شدن و سرعت یافتن بیشتر کار به افراد داده میشود؛ همان طور که بانک به مشتری خود شماره حسابی میدهد که مشتری با آن شماره شناخته میشود. بنابراین، سیستم معاملاتی بورس افراد را به وسیلهی کد معاملاتی آنها شناسایی میکند. برای گرفتن کد معاملاتی، فرد میتواند با مراجعه به یکی از کارگزاریها و ارایهی فتوکپی شناسنامه یا کارت ملی خود کد مربوط به خود را دریافت دارد. کد معاملاتی شامل سه حرف اول نامخانوادگی به همراه یک عدد ثابت میباشد. به عنوان مثال، کد معاملاتی کسی که نامخانوادگی او فخرآبادی است میتواند "فخر 00101" باشد.
خرید سهام
خریدار سهام برای خرید باید به یکی از کارگزاریهای بورس مراجعه و از کارگزار تقاضای فرم درخواست خرید کند. کارگزار فرمی را در اختیار او قرار میدهد و او علاوه بر تکمیل فرم باید مبلغی را که میخواهد سرمایهگذاری کند به حساب کارگزار واریز و فیش آن را به همراه فرم تکمیل شده تحویل کارگزار نماید و رسید بگیرد.طی زمان معینی، پس از آماده شدن اوراق سهام، مشتری با تحویل رسید قبلی به کارگزار اوراق سهام خود را دریافت میدارد. علاوه بر خرید حضوری، اشخاص میتوانند از طریق اینترنت نیز اقدام به خرید کنند و پس از انجام هر عملیات پرینت آن را به عنوان رسید دریافت نمایند. در فرم درخواست خرید، مواردی از قبیل مشخصات خریدار، تعداد سهام مورد تقاضا، مبلغ سرمایهگذاری و... گنجانده شده است. از جمله مواردی که خریدار در فرم درخواست خرید باید مشخص کند قیمت و نوع سهم مورد نظر خود میباشد. برای این کار، خریدار چند راه در پیشرو دارد:
راه اول این که خریدار، چون اطلاع چندانی از سهام و اوراق موجود در بورس ندارد، مبلغی را که میخواهد در بورس سرمایهگذاری کند در اختیار کارگزار میگذارد و از او میخواهد که به انتخاب خودش بهترین سهام را برای او خریداری کند، ضمن آن که میتواند اولویتهای مورد نظر خود را به کارگزار اطلاع دهد.
راه دوم این است که خریدار، اگر خرید سهام خاصی را در نظر دارد آن را به کارگزار میگوید، مثلاً میگوید "اگر سهام فلان کارخانه عرضه شد برای من خریداری کنید." در این حالت، چون قیمت سهم توسط خریدار اعلام نشده است کارگزار اختیار دارد که به هر قیمتی که سهم مورد نظر مشتری عرضه شد آن را خریداری نماید. لازم به ذکر است که کارگزاران غالباً مسئولیتپذیری و تعهد اخلاقی لازم را دارند و سعی میکنند به بهترین قیمت ممکن سهام مورد نظر مشتری را برای او خریداری نمایند. در هر صورت کارگزار اطلاعات مشورتی خود را در اختیار خریدار قرار میدهد و در تصمیمگیری و انتخاب به او کمک میکند.
و بالاخره راه سوم خرید سهام این است که خریدار از کارگزار تقاضای خرید سهم معینی را با قیمت معین میکند و کارگزار نیز مطابق درخواست مشتری اقدام به خرید مینماید.
فروش سهام
برای فروش سهام نیز، همچون خرید، فروشنده باید به کارگزار مراجعه و فرم درخواست فروش را تکمیل کند. برای این کار فروشنده دو راه در پیش رو دارد:
راه اول این که به کارگزار اختیار میدهد تا سهامش را به قیمت بازار بفروشد؛ در این حالت کارگزار موظف است تا سهام مشتری را به بالاترین قیمت پیشنهادی روز بفروشد.
راه دوم این که فروشنده در فرم فروش قید میکند چنانچه قیمت سهام او در بورس تا حد معینی افزایش یافت اقدام به فروش کند. به عنوان مثال به کارگزار میگوید که هر سهم او را زیر قیمت 200 تومان نفروشد. در این صورت کارگزار منتظر میماند تا قیمت سهم به حد مورد نظر برسد و سپس اقدام به فروش میکند. بدیهی است که در این صورت نیز کارگزار مشاورهی لازم را به فروشنده میدهد. به عنوان مثال اگر قیمت پیشنهادی فروشنده پایینتر از قیمت روز بازار باشد ولی خودش نداند، کارگزار او را راهنمایی میکند و به وی یادآور میشود که میتوان سهم را به قیمت بالاتر نیز فروخت، بر عکس هم، و اگر قیمت پیشنهادی مشتری بالا باشد به او یادآور میشود که در این قیمت امکان فروش سهم وجود ندارد.
معاوضهی سهام
علاوه بر خرید و فروش سهام راه دیگری برای معاملهی سهام وجود دارد و آن معاوضهی سهام است. معاوضهی سهام به این صورت است که صاحب سهام، نحوهی فروش سهام خود و نیز نحوهی خرید سهام مورد نظر را به اطلاع کارگزار میرساند، و کارگزار نیز مطابق این درخواست اقدام به معاوضه میکند. شایان ذکر است که کارگزاران بورس، در قبال خدمتی که برای مشتریان انجام میدهند، درصدی از مبلغ هر معامله را به عنوان اجرت یا حق کارگزاری خود برداشت میکنند. سقف این مبلغ مطابق قانون مشخص شده است, اما کارگزاران مجازند حق کارگزاری خود را کمتر از سقف تعیین شده از مشتریان دریافت کنند.
توصیههایی برای سرمایهگذاری در بورس
زندگی بشر و فعالیتهای او همواره با پیامدهای مختلفی همراه است و اتفاقات جزء لاینفک زندگی است. به همین دلیل، هر کس، بر اثر دانش و تجربهی خود، راههای مقابله با اتفاقات و کمکردن زیانهای ناشی از آن را پیدا کرده و در زندگی به کار میگیرد. در مورد بورس که مورد نظر ماست، خبرگان بازار سرمایه توصیههایی به مشتریان دارند و معتقدند اگر افراد این توصیهها را به کار گیرند فعالیتهایشان با موفقیت بیشتر و پیامدهای منفی کمتری همراه خواهد بود. در ادامه برخی از این توصیهها را شرح میدهیم:
   1.   سرمایهی مازاد خود را به کار گیرید
معمولاً افراد، با توجه به اتفاقات مختلفی که در زندگیشان پیش میآید، بخشی از درآمد خود را به عنوان هزینههای ضروری کنار میگذارند تا در روز مبادا از آن استفاده کنند. از آنجا که بازار سهام یکی از بازارهای پرنوسان میباشد خبرگان بازار توصیه میکنند که بهتر است افراد از بکارگیری سرمایههای اصلی و ضروری خود در این بازار پرهیز کنند. آنها معتقدند کسانی که میخواهند در این بازار سرمایهگذاری کنند بایستی نه تنها اولویت را به رفع نیازهای اولیهی زندگی خود بدهند، بلکه حتی از بکارگیری آن بخش از درآمد خود که برای هزینههای اتفاقی در نظر گرفتهاند در بازار بورس صرفنظر کنند. خبرگان بازار سرمایه میگویند بهتر است افراد پساندازهای اضافی خود را وارد بازار سهام کنند.
   2.   به شایعات توجه نکنید
یکی از مشکلات مردم این است که در برخی مواقع از احساسات خود تبعیت میکنند و یا تحت تأثیر حرفهای دیگران قرار میگیرند. هر چند این نکته در بسیاری از تصمیمگیریها تأثیر چندانی ندارد اما در فعالیتهای اقتصادی و بخصوص در بازار سهام میتواند موجب ضرر برای افرادی باشد که به احساسات خود میدان میدهند. واقعیت امر این است که سرمایهگذاری در بازار سهام باید براساس تحقیق و اطلاعات صحیح انجام شود. زیرا در این بازار عوامل متعددی همچون وضعیت اقتصاد کشور، عملکرد شرکت، اتفاقات جهانی و... در تغییر قیمتها مؤثرند؛ در نتیجه هرگز نباید تنها براساس توصیهی دوستان و یا تبلیغات و یا حتی عملکرد خویشاوندان برای سرمایهگذاری در این بازار تصمیمگیری کرد.
   3.   برای کوتاه مدت سرمایهگذاری نکنید
سرمایهگذاران نباید نگران نوسانات و افت و خیزهای روزانهی بازار باشند که در مورد بازار سهام امری عادی است، بلکه پیوسته باید روند بلندمدت را مورد توجه قرار دهند؛ چرا که شرکتهای بورسی معمولاً شرکتهای بزرگی هستند و طبیعتاً کارها و پروژههایی که در دست انجام دارند کلان و بسیار بزرگ خواهد بود. پرواضح است که سود پروژههای بزرگ در کوتاهمدت به دست نمیآید و در بلندمدت حاصل میشود. در نتیجه سرمایهگذاران میبایست برای دریافت واقعی سودِ سرمایههای خود در بازار سهام، به سرمایهگذاری با دید بلندمدت نگاه کنند.
   4.   سبد سهام تشکیل دهید
بازار سهام دارای ویژگیهایی است که از آن جمله میتوان به بالا و پایین رفتن قیمتها و ریسک یا خطر افت شدید قیمتها اشاره کرد. از آنجا که به طور معمول و در طی زمان قیمت برخی سهام افزایش و قیمت برخی کاهش مییابد، برای درامان ماندن از خطر کاهش قیمت سهام خریداری شده، خبرگان بازار توصیه میکنند که خریداران بهتر است سبدی از سهام خریداری کنند و از خریدن یک نوع سهم پرهیز نمایند؛ چرا که وقتی سهامدار سرمایهی خود را به سهام متعدد و متنوعی اختصاص میدهد پایین آمدن احتمالی قیمت برخی از این سهام از طریق بالا رفتن قیمت برخی دیگر از سهام موجود در سبد جبران میشود و در این صورت سرمایهگذار میتواند به راحتی خطر احتمالی کاهش قیمتها را رفع کند.
   5.   نسبت به سرمایهگذاری خود بیتوجه نباشید
سرمایهگذار پس از تشکیل سبد سهام نباید نسبت به وضعیت آن بیتفاوت باشد، بلکه باید به طور مرتب آن را مورد بررسی قرار دهد و وضعیت آن را نسبت به وضعیت بازار بسنجد تا بداند که آیا سبد سهام او هماهنگ با بازار است و یا نیاز به بازنگری و تغییر دارد یا نه. برای این کار او میتواند با خبرگان، مشاوران و کارگزاران بورس نیز مشورت نماید و از راهنمایی آنها بهره ببرد.
   6.   غیرمستقیم سرمایهگذاری کنید
کسانی که میخواهند در بورس سرمایهگذاری کنند دو راه در پیش دارند: راه اول این که خودشان مستقیماً سهام مورد نظر خود را خریداری کنند که طبعاً خودشان نیز پیگیر نوسانات بازار و وضعیت سهام خود خواهند بود؟ و یا شخصاً به تشکیل سبد سهام اقدام کنند. البته خبرگان، انتخاب شیوهی سرمایهگذاری مستقیم را برای همه مناسب نمیدانند. زیرا چنین کاری نیازمند تجربه و تخصص برای بررسی وضعیت بازار، شرکت، اقتصاد کشور و... است، علاوه بر این که سرمایهگذار میبایست بخش عمدهای از وقت خود را صرف این کار بنماید که مقرون به صرفه نیست. از این رو، راه دومی را توصیه میکنند و آن سرمایهگذاری غیرمستقیم است. در این روش سرمایهگذار اقدام به خرید واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری میکند، که از این طریق علاوه بر انتخاب یک سبد سهام مناسب از تخصص، تجربه، امکانات و سایر خدمات صندوقها بهرهمند میشود.
بهترین راه سرمایهگذاری در بورس را انتخاب کنید
مناسبترین راه برای سرمایهگذاری، استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری است. صندوقهای سرمایهگذاری نهادها و یا شرکتهایی هستند که سرمایهی خود را عمدتاً در سهام و برخی موارد دیگر مثل اوراق مشارکت به کار میگیرند. این صندوقها مجوز فعالیت خود را از سازمان بورس دریافت و تحت نظارت همین سازمان نیز فعالیت می‌‌کنند. صندوقها همهی عوامل کار، شامل مدیر، ضامن، امین، پرسنل متخصص و توانمند و سایر امکانات مورد نیاز را در اختیار دارند و علاوه بر آن براساس قانون، سرمایهی قابل توجهی را برای شروع کار تهیه کردهاند. بنابراین از هر جهت چه از لحاظ سرمایه و چه از لحاظ نیروهای باتجربه و توانمند قابل اعتمادند. این که توصیه میشود سرمایهگذاری از طریق صندوقهای سرمایهگذاری انجام شود به دلیل آن است که سرمایهگذار با خرید واحدهای سرمایهگذاری صندوق، در حقیقت یک سبد سهام را تشکیل میدهد که این سبد به طور مرتب تحت نظارت مدیر و کارشناسان صندوق است و در شرایطی که لازم است سهام صندوق فروخته و یا تبدیل شود آنها با آگاهی و تخصصی که دارند مدام به دنبال سهام خوب و پربازده هستند و به طور مرتب سرمایهی خود را به سهام برتر تبدیل میکنند. در نتیجه به طور معمول انتظار میرود صندوقها در سهام بهترین شرکتها سرمایهگذاری کنند؛ پس هرکس واحدهای صندوقها را خریداری کند در حقیقت در بهترین شرکتها سرمایهگذاری کرده و از بهترین و پربازدهترین سهمها بهرهمند شده است. این افراد بدون آن که دغدغهی افت و خیزهای بازار را داشته باشند با پرداخت کارمزد بسیار کم از توانمندی و سود صندوقهای سرمایهگذاری بهرهمند میشوند.
 


:: موضوعات مرتبط: آموزش , ,
:: بازدید از این مطلب : 525
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 | نظرات ()